در حال بارگذاری ...
یادداشت حامد جلالی عضو هیات انتخاب بیست و دومین جشنواره استانی تئاتر قم؛

یاد نگرفته ایم «جهان بینی» را در خودمان و دیگران تکثیر کنیم

تئاتر قم - حامد جلالی: چقدر چشم بازکرده ایم و دنیا را دیده ایم؟! و چقدر فضول بوده ایم و هر چه دیده ایم را به راحتی پشت سر نگذرانده ایم و در موردش کند و کاو کرده ایم؟!

درون آینه ی روبرو چه می بینی؟

تو ترجمان جهانی بگو چه می بینی؟

تویی برابر تو، چشم در برابر چشم

در آن دو چشم پر از گفت و گو چه می بینی؟

حرف زیاد است و تمام عمر هم بگویی، کافی نیست و هنوز چیزهایی باقی می ماند. خلاصه بردار هم نیست از این همه گفتن، ولی امر کرده اند بگویم و چند خطی می گویم:

روی صحبت من به خودم، دوستان تئاتری ام، مسئولین هنری و باقی مردم است:

چقدر چشم بازکرده ایم و دنیا را دیده ایم؟! و چقدر فضول بوده ایم و هر چه دیده ایم را به راحتی پشت سر نگذرانده ایم و در موردش کند و کاو کرده ایم؟!

جوابش را من تا حدودی می دانم؛ هیچ!

ما یاد گرفته ایم درس بخوانیم و مدرک بگیریم. یاد گرفته ایم تمرین بدن و بیان بکنیم. یاد گرفته ایم به شاگردانمان تمرین بدهیم، یاد گرفته ایم ... اما یاد نگرفته ایم دنیا را ببینیم، یاد نگرفته ایم چگونه دیدن را یاد بدهیم، یاد نگرفته ایم که چیزی به نام «جهان بینی» را در خودمان و دیگران تکثیر کنیم و غفلت از این واژه ی ساده، من را این چنین کرده است، بازیگر و کارگردان شهرم و کشورم را دور از درک صحیح از راه رفتن، حرف زدن و خلق کردن و حتی توجه به آدم های دور و اطرافش کرده است.

این عدم درک و نرسیدن به اقیانوسِ جهان بینی، نویسنده هایی پرورش داده که مثل کرمی در پیله که هرگز هم گشوده نمی شود و پروازی در کار نیست شده اند. و همین عدم مشاهده و عدم رسیدن به جهان بینی، مسئولین هنری ما را رسانده به این نقطه که الان هستند!

برای این چند خط فقط همین را داشتم تا بگویم که دوستان بیایید قبل از فراگیری فنون تئاتر، فن مشاهده و پژوهش را بیاموزیم تا چشممان از دریچه ای بهتر دنیا را ببیند و بعد دست به خلق بزنیم.

این چند خط محصول بازبینی یک جشنواره نیست، محصول سه دهه هم جواری با موجودی است به اسم تئاتر که از جایی آورده شده، و مدتی در ایران زندگی کرده و حالا در حال انقراض است.




نظرات کاربران